الناالنا، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 17 روز سن داره

النا

تولد مهتاب گلی

سلام مامان قشنگم.پنج شنبه اول اسفند ماه با هم رفتیم بهداشت.خدارو شکر گفت دخترم همه چیزش عالیه.وزنتم ۱۰کیلو و ۶۰۰ بود.خوب درسته خیلی تپلی نیستی اما خداروشکر سالمی. جمعه هم رفتی پارک.با مامانی و بابارضا,کیان و کیانا.خیلی هم بهت خوش گذشته بود نفس مامان. امروزم تولد مهتاب خانمه که یکجورایی خواهرتم میشه.تولدش مبارک.امیدوارم بزرگ که شدین دوست های خیلی خوبی باهم باشین.
17 اسفند 1392

سر کار رفتن مامانی

سلام دختر قشنگم. دقیقا مامان یک ماه رفته سر کار.اما تو هنوز به نبودم عادت نکردی.نه اینکه مامان مریمو اذیت کنی،نه خدارو شکر دختر خیلی خوبی هستی اما بابایی میگه صبح ها وقتی بیدار میشی (البته با گریه) فقط میگی مامانی.... بابا که میگه نرم سرکار.اما زندگی هزار مشکل داره نفسم.اما وقتی میام خونه تا آخر شب داریم باهم بازی میکنیم نفسم. دوست دارم وقتی بزرگ شدی  این مطالبو میخوانی متوجه بشی چقدر من و بابایی دوستت داشتیم و داریم......   ...
22 بهمن 1392

پایان ۱۵ماهگی

سلام مامان امروز وارد ۱۶ماه تولدت شدی.روز به روز بزرگتر و خانم تر.اینارو مینویسم که بدونی چقدر دوست دارم ...
22 بهمن 1392

14ماهگی النا

سلام مامان قشنگم. 2روزه رفتی توی 15ماهگی.همیشه از خدا میخواستم اولین کلمه ای که میگی مامان باشه.وقتی تو شکم مامانی بودی همیشه به بابایی می گفتم همه زحمت بچه پای منه اگه اول بابا بگه میکشمش.فکر کنم شنیدی.چون اولین کلمه ای که گفتی مامانییییی بود ومن چه خوشبختم که دختر نازی چون تو دارم.   مامان 2هفته هست که میره سر کار.دخترم چقدر صبوری نفسم.اما شبها دلت نمی خواد بخوابی.فکر می کنم میترسی وقتی بیدار شی من نباشم.اما جبر زمانه است مامان.قول میدم وقتی اومدم خانه تمام وقتم مال تو باشه گلم.ولی به مامان مریم شدید وابسته شدی.همین که میگم بریم خونه مامان مریم میری لباساتو بر میداری میری دم در.اینارو برات مینویسم که بدونی خیلی دوست دارم. ...
24 دی 1392

عکس های النا تا یک سالگی

 وقتی النا نوزاد بود.     النا خانم حمام کرده.ناناز شده. خداییش ببینید دخترکم چه ناز خوابیده. 1391/10/10_شیراز                                                                                   &nbs...
21 دی 1392
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به النا می باشد